سلام عکس آوردم
سلام به دوستای وبلاگی یه سری عکس از رایا و کارهاش توی مطلب قبلی گذاشتم لطف می کنید اگر ببینید مرسی و حالا رایا با موهای کوتاه شده در دومین مسافرت وحالا یه سری عکس دیگه توی ادامه مطلب راستی امروز رایا یه کلمه دیگه یاد گرفته وقتی مادر مریم می گه گوسفنده چی می گه رایا میگه ( بع بع ) ولی به همه چی می گه ( ممی ) ...
نویسنده :
مادر مریم
12:59
بارون اومد
سلام به دوستای وبلاگی مطمئنم امروز اکثر دوستای رایا بارون زیبایی رو دیدن که به قول بچگی هامون جر جر از آسمون می ریخت پشت خونه هاجر . امروز رایا اولین بارون زندگی اش رو تجربه کرد . توی 11 ماه گذشته رایا توی هیچ روز بارونی یا برفی از خونه بیرون نیومده بود و اگر هم خدا قسمت می کرد و بابا هومن راضی می شد که جایی بریم اون هم آخر هفته ، اگر هوا خوب باشه ؛ سرد نباشه ، گرم نباشه ، باد نباشه و ... با ماشین از پارکینگ خونه به پارکینگ خونه بابایی بهمن .ولی امروز اولین تجربه فصل سرد بدست اومد و رایا موفق شد قطرات بارون رو روی لپ لاغرش ببینه و دخترم کلی ذوق کرد . از ترس اینکه رایا سرما نخوره کلی لباس تنش می کنم ، دخترم شبیه به آدم آهنی ها ...
نویسنده :
مادر مریم
8:21
تغییرات رایا در هفته ای که گذشت
سلام به دوستای وبلاگی رایا و ماما رایا خیلی خانوم شده ، حال و احوال سرماخوردگی اش خیلی بهتر شده و خدارو شکر وضعیت غذا خوردنش بهتر شده ، لاغر شده ولی لاغری اش قابل تحمله . دوستان خوب ببخشید نتونستیم عکس بگذاریم توی وبلاگ ولی در اسرع وقت ... رایا بدون کمک مادر و بابا با کمک مبل تاتی تاتی می کنه و راه می ره ( 10 - 7 قدم ) رایا حسابی گاز می گیره و خوردن کاغذ را خیلی دوست داره و از این کار لذت می بره . روز شنبه مورخ ( 30/ 7/90 ) برای اولین بار بیسکویت خورد و مادر مریم خیلی خوشحال شد . رایا مثل دخترهای خوب شیر موز می خوره ، آب مرکبات میخوره ،یه کوچولو پلوی له شده می خوره ، ولی ولی هنوز سوپ نرم و له شده می خوره...
نویسنده :
مادر مریم
9:23
عکس هایی از رایا و ...
یادم رفت توی مطلب قبلی بنویسم رایا موهاشو کوتاه کرده . در اسرع وقت عکس جدیدش رو میذارم رایا رو توی مراحل مختلف در ادامه مطلب ببینید مرسی ...
نویسنده :
مادر مریم
9:39
رایا کم حاله
سلام به دوستای وبلاگی اخبار در مورد رایا : چون رفته بودیم مسافرت با کلی تاخیر اومدیم به وبلاگ سر بزنیم امروز چهارشنبه مورخ 20/7/90 رایا یه کوچولو سرماخورده و کم حاله . امیدوارم که آخر هفته حالش خوب شه امروز یه عکس از هفت روزگی رایا میذارم توی وبلاگ این عکس رایا و بابایی بهمنشه که رایا خیلی دوستش داره . توی هفته گذشته رایا یاد گرفته که با کمک گرفتن از دستاش و تکیه دادن به وسایل بدون کمک مادر و باباش بایسته ، رایا یاد گرفته بگه بابا ، ماما ، رایا از دختر 4 دندونی به دختر 6 دندونی ارتقا یافته ( البته این رشد در دو هفته گذشته اتفاق افتاده ) توی این هفته رایا کلی ورزشکار شده مادر مریم سعی می کنه هر هفته یه ویژگی را...
نویسنده :
مادر مریم
8:41
امروز رایا ( دوشنبه 4/7/90 )
سلام به دوستان امروز من و مادر مریم سرویس نداشتیم و دیر به دانشگاه رسیدیم ؛ من کلی غر زدم و گریه کردم و مادر مریم مجبور شد لباس هام رو دونه دونه در بیاره . مادر مریم امروز کلی عصبانیه ........... ...
نویسنده :
مادر مریم
9:01