رایا الهه آسمانی

  روز پنج شنبه 17/1/91 دومین سالروز تولد آدریان پسر عمه رایا بود ما این روز رو خیلی دوست داریم چون دو تا اتفاق مهم برامون افتاد اولیش اینکه یه پسر تپل خوشگل 250/4 کیلوگرمی به خانواده اضافه شد که شد همین آدریان و دومین اینکه قلب رایا کوچولو هم به صدا دراومد و در سونوگرافی به ما گفتند که قلب رایا تشکیل شده و این برای ما بهترین هدیه بود از طرف آدریان تازه متولد شده و این تصویری از آدریان در روز تولدش در پارک نیاوران  بقیه عکسها رو در ادامه مطلب ببینید :  با تشکر       ...

سلام عکسهایی رو که ملاحظه می کنید داستان داره ... دوستای بابایی هومن چند سالی بود که خونه ما نیومده بودند ، ( شهرنشینی و ... ) یه 8 سالی می شد که خانوادگی دور هم جمع نشده بودیم ولی بابا و دوستان با هم در ارتباط بودند و خلاصه اینکه دختر خانومهای مهمونمون یکشون دنیا نیومده بود و یکی دیگه چند ماهه بود و حالا عکسها : فردای بعد از این مهمونی دختر همون مرضی سخت رو گرفت که 4 هفته درگیرش کرد . امیدوارم همیشه خوبی و خوشحالی باشه تا بیماری و مریضی . ...

  باز هم سلام یه روز که رفته بودیم مهدکودک دوستان در کنار هم خیلی بهشون خوش گذشت و این هم عکسهای اون روز به یاد ماندنی و اما این رو مادر مریم برای رایا جونش می نویسه که : دوستات رو دوست داشته باش چون : راز دوستی در صدر قرار دادن عشق خداوند است . راز دوستی در قسمت کردن شادی هایت با دیگران است و دختر زیبای من راز دوستی در دوست داشتن بی قید و شرط دیگران است . به امید اینکه همیشه و همیشه دوستات رو دوست داشته باشی .     ...

سلام به دوستان وبلاگی امروز عکسهای تولد پارسا رو آوردم امیدوارم 120 ساله شه اولش رایا خواب بود بعد که بیدار شد تولد تمام شده بود ولی با این وجود چند تا عکس گرفتیم و حالا ببینید :   بقیه عکسها در ادامه مطلب : باز هم تولدش مبارک    ...

دوباره سلام یه سری عکس از سال 90 باقیماده بود که به ترتیب در چند مرحله در وبلاگ قرار می دم در ابتدا تولد یاس دختر دایی رایا در 5 /12/1390 یاسی دو ساله شد امیدوارم همیشه خوب و سرحال باشه و زندگی شادی داشته باشه . و اما عکسها رو می شه در ادامه مطلب ببنید       تولدت مبارک عزیز دلم     ...

  سلام به دوستای وبلاگی خیلی وقته که از وبلاگ دخترم خبر ندارم ، یک هفته که خودم مریض بودم ، بعدش که یک هفته گذشت رایا مریض شد و الان دو هفته است که دخترم خیلی خیلی مریض شده  . مثل همیشه دعا می کنم که هیچ بچه ای به خاطر مادرش هم که شده مریض نشه .  و اما دخترم چند تا کلمه جدید یاد گرفته که عبارتند از :  آنیان ( آدریان پسرعمه کوچک رایا که ٧ ماه از رایا بزرگتره و خیلی عسله ) ( این کلمه رو توی مریضی یاد گرفت ) عدس ( عکس ) ( البته حرف دال در این کلمه ساکنه )  یف ( رفت ) هرک که از سرویس پیاده می شه و یا از محدوده دید رایا خارج می شه رایا پشت بندش می گه ( یف ) ...

این عکسها عکسهای جدیدیه که در زمستان سال 1390 در مهدکودک فرشتگان گرفته شده و نمایانگر زمستان زیباست .       ...

    این عکسهای یه دختر زیباست  که مادرش عاشقشه . ...

  سلامی چو بوی خوش آشنایی دوستان عزیز وبلاگی روزتون بخیر بعد از یکماه تونستم یه سری به وبلاگ دخترم بزنم  دخترم دیگه خانوم شده و در روز سه شنبه مورخ 27/10/90 به کلاس نو پای یک منتقل شد . اول خیلی می ترسیدم که بهش سخت بگذره ولی خدا رو شکر کم کم به خاله های جدیدش عادت کرده و بهشون عشق می ورزه .  دخترم داره بزرگ می شه و خوب می دوه ، بازیگوش شده و وقتی یه فضای باز پیدا می کنه تا جایی که پاهاش قدرت داره راه میره و وقتی خسته شد خوب می خوابه . شبها تا صبح خیلی شیطونی می کنه و نمی ذاره من و باباش بخوابیم و تا دلتون بخواد توی خواب آب می خوره .  دخترم کلمات جدید یاد گرفته که عبارتند از :&...

سلام به دوستان وبلاگی خبر جدید اینکه رایا دیروز چند تا کار بد کرده و ضمناً کلمات جدید یاد گرفته و اما : رایا خیلی محبتش قلمبه شده و وقی می خواسته خاله سهیلا جونش رو ( مربی مهد ) ببوسه ، لب خاله رو یه گاز حسابی گرفته . فکر کنم به خاطر این شاهکارش حسابی دعواش کرده باشن خدا می دونه ما که نفهمیدم این تازه یک گوشه از هنر نمایی دخترم بوده تازه بعدش تبعید شده به تخت که اونجا هم دست آویسا رو گاز گرفته و بعد امروز که در کنار خودم بود دست الینا رو گاز گرفت کلی از الینا و آویسا و خاله سهیلا معذرت خواهی کردیم حالا سر و ته گریه الینا با یه پسته بند اومد ولی کلی حالا باید از خجالت دوستان بیرون بیایم طفلک م...