رایا کاوهرایا کاوه، تا این لحظه: 13 سال و 5 ماه و 22 روز سن داره

رایا الهه آسمانی

گذری یر اردیبهشت ماه 91 ( روزی که رایا واکسن زد )

امروز از اون روزهایی که مادر مریم یه کوچولو وقت داره که وبلاگ دخترش رو بروزرسانی کنه 26/2/91 یه روز سه شنبه بود که من ، بابا هومن و رایا رفتیم برای امر خطیر واکسن زدن یه روز سختی که تا به حال تجربه نکرده بودیم . چون قبلاً که رایا واکسن می زد راه نمی رفت ولی این واکسن 5/1 سالگی خیلی وحشتناکه چون واقعاً بچه از پا می افته رایا از اون روز به بعد یاد گرفته که بگه ( آی ) . دخترم اصلاً تا 3 روز نمیتونست راه بره  . این تجربه سخته ولی همه سختیش به سلامتی بعدش می ارزه . دخترم واکسن زدنت مبارک باشه . توی عکسها معلومه که رایا حال نداره چون یا توی کالسکشه یا توی تاب و دیگه بدوبدو ن...
23 خرداد 1391

و دوباره بیماری

خدا کنه که مریضی از همه نی نی کوچولوها دور باشه ولی دوباره مریضی نمی دونم از کجا سردرآورد که یک هفته دختر مارودرگیر کرد . اواخرهفته دوم خرداد ماه ( رو چهارشنبه 10/3/91 ) که خونه رفتیم رایا مریض شد و کلی مریض بود ، اصلاً غذا نمی خورد و کلی لاغر و نحیف شده بود بعدش هم من مریض شدم و کل هفته خونه بودیم ولی خدارو شکر رایا حالش خوب شد ، من هم کمی بهترم .   زمستون که تموم می شه میگیم مریضی تموم شد ولی انگار مریضی تمومی نداره و حالا حالاها ادامه داره .   ...
23 خرداد 1391

تصاویری از رایا در مهد کودک

وتصاویری از رایا در مهد ساعت ١٠ صبح و ٣ بعداز ظهر از شروع سال ٩١ تا به حال هر موقع که ساعت ١٠ میرم به رایا سر بزنم دخترم فقط دوست داره بازیگوشی کنه و این ور و اون ور بدوه و اصلاً به من توجه نکنه و البته یادم رفت که بگم وقت کنه از صندلی بالا هم می کشه و یا در سالن مهد رژه میره و صندلی های سالن رو بهم می ریزه ساعت ٣ هم که می شه فقط حواسش به بیرون از مهدکودکه فقط دلش می خواد تاب بازی کنه که با اون همه بچه نوبت به دختر من نمیرسه و هر روز بهش می گم که فردا میارمت ولی باور بفرمائید که گاهاً ساعت ١٠ می برمش که کمی تاب بازی کنه . با تشکر از حسن توجه دوستان وبلاگی  ...
23 خرداد 1391

جدیدترین های رایا

سلام امروز یه اتفاق ناخوشایند برامون افتاد و اون اینکه رایا از پله های راهروی خونمون زمین افتاد امیدوارم که حالش خوب باشه و اذیت نشه ولی با این اوصاف خودم خیلی نگرانم .  حتماً توی دل خودتون می گید چه مادر بی مسئولیتی نمی خواد نگران باشی ، مواظب باش اما از خدا پنهان نیست از شما چرا پنهان که من رایا را سپردم به باباش ورفتم توی خونه که کلاهش رو بردارم ، در این اوضاع و احوال هم بابا هومن مهربون فکر بستن کفشهاش بود نه رایا، من توی خونه بودم که رایا افتاد و صدای جیغش بلند شد ، یک لحظه دخترم رنگش به سیاهی شب شد .خدا برای هیچ مادری این لحظه رو نخواد. تازه جالبش اینجاست که باباش به من می گه تو مادری باید هواست با...
1 خرداد 1391

آدریان پس از کوتاه کردن موهای سرش

سید آدریان احمدی همون پسرعمه کوچولو و خوشگل رایا که در چند پست پیش عکسهای جشن تولدش رو توی پارک نیاوران گذاشته بودم بالاخره موهای زیبای خرمایی رنگش رو کوتاه کرد و به جمع پسران با موهای کوتاه ملحق شد و این تصاویری از آدریان با موهای کوتاه شده :  و مریم ، رایا و دایی هومن بهترین آرزوها رو برات دارن عزیز دل    ...
31 ارديبهشت 1391

رایا در حمام 3

سلام به دوستان عزیز دخترم  قبلاً حموم رو خیلی دوست داشت اما الان که کمی بزرگتر شده حموم دادنش سخت تر شده چون دوست نداره سرش رو بشورم و با هزار گریه و بدبختی همین جوری بدوبدو می شورمش و میارمش بیرون و با کلی دردسر سرشو با سشوار خشک می کنم و گاهاً آرزو می کنم که همون قدر که اوایل توی حموم دادن خانوم بود الان دوباره خانوم بشه و اما  تصاویر جدید رایا در حمام با عنوان حمام ٣ :    عافیتت باشه عزیز دلم       ...
31 ارديبهشت 1391

تولد عمه نادیا ( نانا جون )

سلام به دوستان وبلاگی   امروز 30/2/91 روز تولد نادیا ( عمه کوچک ) رایاست . البته همه نادیا رو بیشتر به نانا می شناسن . تولدش مبارک امیدواریم که 120 ساله شی نانا جون . البته کسی هنوز نمی دونه نانا چند سالشه ؟   ولی به شما می گیم تا بدونید نانا متولد 67 دیگه حساب و کتابش با خود شما .... البته از اول سال تا حالاخیلی تولد داشتیم به تقویم رایا  به نگاهی بندازید متوجه می شید  ولی با خودمون عهد کردیم ( خانوادگی ) که از هر خانواده فقط تولد یک نفر رو توی وبلاگ رایا معرفی کنیم به غیر از تولد بچه ها که همه باید باشن .    توی هفته گذشته ا...
31 ارديبهشت 1391

سلام با یک ماه و نیم تاخیر ( یکی از تقویم های رایا )

سلام به دوستان عزیز پس از گذراندن هفته هایی با بیماری و طی دوره نقاهت بالاخره موفق شدیم که تقویم رایا رو توی وبلاگش بذاریم این یکی از تقویم های رایاست . با تشکر از همه که به نحوی در آماده سازی این تقویم به ما کمک کردند .   بهار   12/1/                      خاله جون مهسا باز شدن چشمهای سیاهتون به بهار سبز زندگی مبارک 15/1/                      آقاجون پرویز تبلور دُر هستی در وجود سرشار از مهربونی...
16 ارديبهشت 1391