کلمات جدید و تغییرات جدید
سلامی چو بوی خوش آشنایی
دوستان عزیز وبلاگی روزتون بخیر
بعد از یکماه تونستم یه سری به وبلاگ دخترم بزنم
دخترم دیگه خانوم شده و در روز سه شنبه مورخ 27/10/90 به کلاس نو پای یک منتقل شد . اول خیلی می ترسیدم که بهش سخت بگذره ولی خدا رو شکر کم کم به خاله های جدیدش عادت کرده و بهشون عشق می ورزه .
دخترم داره بزرگ می شه و خوب می دوه ، بازیگوش شده و وقتی یه فضای باز پیدا می کنه تا جایی که پاهاش قدرت داره راه میره و وقتی خسته شد خوب می خوابه .
شبها تا صبح خیلی شیطونی می کنه و نمی ذاره من و باباش بخوابیم و تا دلتون بخواد توی خواب آب می خوره .
دخترم کلمات جدید یاد گرفته که عبارتند از :
آییو ( آریو ) ( پسر عمه رایا )
اینا ( النا ) ( دختر خاله رایا )
یایا ( رایا )
مانی مانی یا ( مامانی )
عم و ( عمو )
نم نم ( غذا )
و حرف های قبلی که تلفظشون بهتر شده ( دایی ، جیلا ، نانا ، مانامانا ، بابا ، ماما ، بیجی بیجی و . . . )
رایا یاد گرفته که دست بذاره روی سینه اش و سرش رو بیاره پایین ( این یعنی اینکه : السلام علیک یا علی بن موسی رضا ) خیلی با حال این کار رو انجام می ده و من و بابا هومنش کلی ذوق کردیم .
رایا خیلی کلیپ حسنی نگو یه دسته گلو دوست داره ، وقتی بهش می گیم رایا میای بریم حموم می گه نه نه ، نه دومی رو طوری تلفظ می کنه که آدم فکر می کنه می گه نمیایم
یا وقتی می گیم سرتو می خوای اسلاح کنی می گه نه نه .
ولی در کل رایا حموم رو دوست داره
خبر دیگه اینکه رایا برای دومین بار موهاش رو کوتاه کرد چون خاله سمیه جونش گفت اگر موهاش بلند باشه و توی چشمش بریزه ممکنه خدای نکرده دچار تنبلی چشم بشه .
و اینکه رایا دندون پیشین از سمت راست و دندون کرسی از سمت راست رو درآورد . دخترم خیلی صبوره و هیچ گله ای نمی کنه فقط کمی بی اشتها می شه امیدوارم خیلی بهش سخت نگذره .
مهمتر از همه اینکه دخترم خوب ماکارونی می خوره و یک تجربه جدید اینکه رایا برگه زرد آلو خیلی دوست داره .
ضمناً رایا خودش به راحتی از میز ، مبل و تخت بالا میره و با دقت پایین می یاد .